صفحه اصلی > اصطلاحات

اصطلاحات

فارکس :

کلمه فارکس (FOREX) برگرفته از عبارت Foreign Exchange Market ‌و به معنای تبادل ارزهای خارجی است. فارکس بستری است که معامله‌گران در آن به خرید و فروش ارز می‌پردازند و اصلی‌ترین و مهم‌ترین فعالیت در این بازار، تبدیل ارزها به یکدیگر است. این تبادل برای خرید و فروش کالا، خدمات شرکت‌ها و دولت‌ها، هزینه‌های سفر مسافران، سرمایه‌گذاری اشخاص و بنگاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. در فارکس موسسات مالی بزرگ، بانک‌ها، شرکت‌های چند ملیتی، تجار، شرکت‌های بیمه‌ای، شرکت‌های صادرات و واردات، سفته‌بازها و اشخاص حقیقی، ارزهای مختلفی چون دلار آمریکا، یورو، پوند، ین و… را معامله می‌کنند. اساس این معامله بر مبنای خرید و فروش جفت ارزها است. بازار فارکس، پایگاه فیزیکی ندارد و همه معامله‌گران این بازار ارزهای مورد نظر خود را، در بستر اینترنت، معامله می‌کنند. با وجودی که فارکس (OTC) Over the counter یعنی بازاری بدون مکان فیزیکی است اما مراکز اصلی این تجارت در لندن، نیویورک و توکیو واقع شده‌اند.

بروکر :

بروکر(Broker)  با فراهم کردن یک پلتفرم بین‌المللی،‌ پلی میان خریداران و فروشندگان ارزهای ملی در سراسر جهان ایجاد کرده است تا دارایی‌های مالی خود را به خریدوفروش بگذارند. بهتر است بدانید که فعالیت بروکر تنها به بازار فارکس محدود نمی‌شود و ممکن است سایر کالاهای با ارزش مانند، ‌سهام، انرژی، ‌فلزات و ارزهای دیجیتال را نیز پوشش دهند.

برای اینکه فعالیت خود را دربازار فارکس آغاز کنید،‌ ابتدا لازم است در میان بروکرهای معتبر یک بروکر را که شرایط مناسبی دارد و به ایرانیان خدمات مالی ارائه می‌دهد انتخاب کنید. ایجاد حساب و ثبت نام در بروکر فارکس روش خیلی ساده‌ای دارد و با گذراندن چند مرحله، ثبت‌نام شما انجام خواهد شد.

بروکرهای بین‌المللی معتبر زیادی وجود دارند ولی به دلیل تحریم‌ها، تنها تعداد محدودی با ایرانیان همکاری می‌کنند.

بروکرها با فراهم آوردن پلتفرم معاملاتی و جفت‌ارزهای متنوع از معاملات شما پشتیبانی می‌کنند. این نکته را در نظر داشته باشید که انتخاب بروکر معتبر یک کار بسیار مهم و چالش‌برانگیر است؛ زیرا حفاظت از امنیت دارایی و کیفیت معاملات به بروکری که انتخاب می‌کنید، بستگی دارد.

مراحل شروع فعالیت در بازار فارکس:

  • آموزش
  • انتخاب بروکر
  • افتتاح حساب ترید
  • تمرین با حساب دمو
  • تعیین سرمایه
  • شروع ترید و مدیریت حساب

تحلیل بنیادی فارکس :  (Fundamental Analysis)

روزانه هر کشور اخبار یا گزارش‌هایی را در رابطه با رویدادهای اقتصادی خود منتشر می‌کند که این گزارش‌ها تاثیر مستقیمی بر روی ارزش نسبی یک ارز دارد. بنابراین، می‌توان گفت تحلیل فاندامنتال فارکس یک روش تحلیلی برای بررسی شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورها است که معامله‌گران می‌توانند با تجزیه و تحلیل شرایط اقتصادی حال حاضر کشورها، روند حرکت ارز را در آینده را پیش‌بینی کنند.

به‌طور کلی، می‌توان گفت عوامل اقتصادی نقش مهمی در تحلیل فاندامنتال فارکس دارند و در نتیجه معامله‌گران باید توجه ویژ‌ه‌ای به آن‌ها داشته باشند. در واقع هر چه اقتصاد یک کشور در شرایط مطلوب‌تری قرار داشته باشد، تمایل سرمایه‌گذاران به خرید و معامله ارز این کشور بیشتر می‌شود. مهم‌ترین و اساسی‌ترین شاخص‌هایی که تاثیر بسزایی در قیمت جفت ارزها در بازار فارکس دارند، شامل موارد زیر هستند:

  • شاخص تولید ناخالص داخلی یا GDP
  • نرخ بیکاری
  • شاخص قیمت خرده فروشی
  • شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI
  • شاخص قیمت تولید کننده
  • نرخ بهره

برای مثال افزایش قابل توجه نرخ بیکاری در کشور نشان‌دهنده این است که کشور از لحاظ اقتصادی در شرایط مطلوبی قرار ندارد و با مشکلاتی همراه است. در چنین مواقعی ارز کشور مورد نظر افت خواهد کرد و در نتیجه سرمایه‌گذاری بر روی ارز این کشور تصمیم‌گیری درستی نخواهد بود.

تحلیل تکنیکال در فارکس :  (Technical Analysis)

تحلیل تکنیکال در فارکس به استفاده از داده‌های تاریخی قیمت‌ها و حجم معاملات برای پیش‌بینی جهت حرکت قیمت‌ها در آینده می‌پردازد. این نوع تحلیل بر این ایده تکیه دارد که الگوهای قیمتی و شاخص‌های فنی می‌توانند الگوهای قابل تکرار در بازار را نشان دهند.

برخی از مهمترین مفاهیم و ابزارهای استفاده شده در تحلیل تکنیکال فارکس عبارتند از:

  1. *نمودارهای قیمتی*: نمودارهای مختلف مانند نمودار شمعی (Candlestick) و نمودار خطی (Line chart) برای نمایش قیمت‌های ارز در طول زمان استفاده می‌شوند.
  2. *اندیکاتورها*: معمولاً از اندیکاتورهای فنی مانند میانگین متحرک (Moving Average)، شاخص نسبت قیمت به حجم (Volume)، نسبت قیمت به سود (Profitability) و اشاره‌گرهای مربوط به میزان قیمت (Price Oscillators) استفاده می‌شود.
  3. *الگوهای قیمتی*: الگوهای مختلفی مانند مثلث‌ها، سرشکن‌ها، دوشاخه‌ها و موج‌های الیوت (Elliott Waves) برای شناسایی روندهای قیمتی و تغییرات بازار استفاده می‌شوند.
  4. *سطوح پشتیبانی و مقاومت*: تحلیل تکنیکال شامل شناسایی سطوحی است که بازار به طور متقابل در برابر حرکت قیمت‌ها مقاومت یا پشتیبانی نشان می‌دهد.
  5. *حجم معاملات*: میزان حجم معاملات در طول زمان می‌تواند نشانگر تأیید یا تکذیب الگوهای قیمتی باشد.

تحلیل تکنیکال در فارکس می‌تواند به تریدرها کمک کند تا تصمیمات بهتری در مورد ورود یا خروج از معاملات خود بگیرند و استراتژی‌های موفق‌تری را پیاده‌سازی کنند.

انتخاب بروکر قابل اعتماد و مناسب برای ترید:

برای انتخاب یک بروکر قابل اعتماد در فارکس، باید به موارد زیر توجه کنید:

  1. *مجوز و مجوزهای نظارتی*: اطمینان حاصل کنید که بروکر دارای مجوزهای لازم از نهادهای نظارتی معتبراست.
  2. *سابقه و اعتبار*: بررسی کنید که بروکر چه مدت است در صنعت فعالیت داشته و چه میزان اعتبار و اعتماد از طرف تریدرها و سایر مشتریان دارد.
  3. *شرایط ترید*: مطمئن شوید که بروکر شرایط تریدی را ارائه می‌دهد که با نیازها و سبک ترید شما همخوانی دارد، از جمله حجم معاملات، اسپرد، و محدودیت‌های حساب.
  4. *پلتفرم ترید*: بررسی کنید که بروکر از چه پلتفرم‌های تریدی پشتیبانی می‌کند و آیا این پلتفرم‌ها قابلیت‌های کافی برای نیازهای شما را دارا هستند.
  5. *پشتیبانی مشتریان*: اهمیتی بیش از حد دارد که بروکر پشتیبانی مشتریان قوی و موثری داشته باشد که به سوالات و مشکلات شما در طول فعالیت تریدی پاسخ دهند.
  6. *امکانات اضافی*: برخی از بروکرها امکانات اضافی مانند آموزش، اخبار بازار، تحلیل‌های روزانه و ابزارهای تحلیلی را ارائه می‌دهند که می‌تواند مزیتی برای شما باشد.
  7. *نقدینگی و امنیت*: اطمینان حاصل کنید که بروکر برای امنیت و نگهداری درست از اطلاعات و سرمایه‌های شما از فناوری‌های مدرن استفاده می‌کند.
  8. *سرعت تراکنش*: سرعت در واریز و برداشت وجه واریزی و دریافتی از سمت بروکر
    معمولا بروکرهای معتبر در برداشت ها حداقل زمان ممکن را دارند.

با توجه به این موارد، می‌توانید بروکری را که با نیازها و ترجیحات شما همخوانی دارد، انتخاب کنید.

ریسک های بازار فارکس :

بازار فارکس همراه با ریسک‌های مختلفی است که باید به آنها توجه کرد. برخی از این ریسک‌ها عبارتند از:

  1. *ریسک نرخ ارز*: تغییرات ناگهانی در نرخ ارزها می‌تواند به تریدرها ضرر بزرگی وارد کند.
  2. *ریسک نرخ اسپرد*: اسپرد، تفاوت بین قیمت خرید و قیمت فروش یک ارز است، و این تفاوت ممکن است باعث افتادن درآمد تریدر شود.
  3. *ریسک انتشار خبرها*: اعلام خبرهای اقتصادی و سیاسی مهم می‌تواند به تغییرات ناگهانی در بازار فارکس منجر شود که به تریدرها ضرر بزرگی وارد می‌کند.
  4. *ریسک لغو حساب*: در صورت عملیات غیرقانونی یا نقض قوانین بروکر، حساب تریدر ممکن است مسدود شود و سرمایه‌های واریز شده توسط تریدر به خطر بیفتد.
  5. *ریسک اهرم*: استفاده از اهرم در ترید فارکس، در صورت استفاده نادرست، می‌تواند به افزایش ریسک و سود و زیان بیشتر منجر شود.
  6. *ریسک فنی*: اشتباهات فنی مانند قطعی اینترنت یا مشکلات فنی در پلتفرم ترید می‌تواند منجر به از دست رفتن معاملات یا اطلاعات شخصی شود.

برای مدیریت این ریسک‌ها، تریدرها باید از استراتژی‌های مدیریت ریسک، استفاده اهرم مناسب، تحلیل صحیح بازار و آموزش کافی استفاده کنند

استراتژی معاملاتی :

استراتژی معاملاتی یک طرح یا رویه است که توسط تریدرها برای انجام معاملات در بازار فارکس انتخاب می‌شود. این استراتژی‌ها بر اساس تحلیل‌های فنی، بنیادی یا ترکیبی از هر دو طراحی می‌شوند و برای دستیابی به هدف خاصی مانند کسب سود یا مدیریت ریسک استفاده می‌شوند. برخی از استراتژی‌های معاملاتی معروف عبارتند از:

  1. ترند فالوینگ (Trend Following) :این استراتژی بر اساس شناسایی و دنبال کردن روندهای قیمتی موجود در بازار است. تریدرها در این استراتژی سعی می‌کنند در جهت حرکت روندی بازار معامله کنند.
  2. ترکیبی(Swing Trading): تریدرها در این استراتژی سعی می‌کنند از تغییرات میان مدت قیمت‌ها سود کسب کنند و به دنبال گرفتن مواقع ورود و خروج مناسب هستند.
  3. ریورسال (Reversal): در این استراتژی، تریدرها به دنبال شناسایی نقاط عطفی در بازار هستند که نشان‌دهنده اتمام یا تغییر روند قیمتی است.
  4. رویدادی (News Trading): تریدرها در این استراتژی بر اساس اطلاعات و رویدادهای اقتصادی و سیاسی مهم، معاملات خود را انجام می‌دهند.
  5. اسکالپینگ (Scalping): در این استراتژی، تریدرها به دنبال گرفتن سود از تغییرات کوچک قیمتی در بازه‌های زمانی کوتاه هستند.

هر تریدر می‌تواند استراتژی معاملاتی متناسب با سبک و ترجیحات خود را انتخاب کند و آن را با تجربه و تحلیل دقیق بازار بهبود دهد.

تریدر کیست:

تریدر یا معامله‌گر، فردی است که در بازارهای مالی مانند بازار فارکس، بورس، سهام و سایر بازارها فعالیت می‌کند. تریدرها ارزها، سهام، کالاها و دیگر ابزارهای مالی را خریداری و فروش می‌کنند به منظور کسب سود. آن‌ها معمولاً از تحلیل‌های مختلف مانند تحلیل فنی، تحلیل بنیادی و رویدادهای بازار برای تصمیم‌گیری درباره معاملات خود استفاده می‌کنند. تریدرها ممکن است از روش‌ها و استراتژی‌های مختلفی برای مدیریت ریسک و کسب سود استفاده کنند و بسته به سبک و ترجیحات شخصی خود، معاملات را در بازار انجام دهند.

سشن های معاملاتی:

سشن‌های معاملاتی در بازار فارکس به زمان‌های خاصی اشاره دارد که فعالیت معاملاتی در آن‌ها بیشتر است. این سشن‌ها به تقسیم‌بندی زیر تقسیم می‌شوند:

  1. *سشن آسیا*: این سشن معاملاتی با باز شدن بازار در کشورهای آسیایی مانند ژاپن، استرالیا، و نیوزیلند آغاز می‌شود. این سشن معمولاً حجم معاملات کمتری دارد و حرکت قیمت‌ها نیز کمتر است.
  2. *سشن اروپا*: بازار فارکس وقتی که سشن اروپا آغاز می‌شود با باز شدن بازار در کشورهای اروپایی مانند انگلستان، آلمان، و فرانسه فعالیت گسترده‌تری را تجربه می‌کند. این سشن بیشترین حجم معاملاتی را دارد و حرکت‌های قیمتی مهمی می‌تواند در این سشن رخ دهد.
  3. *سشن آمریکا*: بازار فارکس وقتی که سشن آمریکا آغاز می‌شود با باز شدن بازار در کشورهای آمریکایی مانند ایالات متحده، کانادا، و مکزیک فعالیت بیشتری را تجربه می‌کند. این سشن نیز حجم معاملات قابل توجهی دارد و حرکت‌های مهم در بازار اغلب در این سشن رخ می‌دهند.

تریدرها بر اساس ترجیحات شخصی، زمان‌های مناسب خود برای ورود به معاملات را انتخاب می‌کنند که ممکن است با ساعت‌های سشن‌های مختلف همخوانی داشته باشد.

زوج ارز :

زوج ارز به دو ارزی اشاره دارد که در یک معامله فارکس با یکدیگر مقایسه می‌شوند. این دو ارز به صورت یکی از مقابل دیگری در یک معامله قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، در زوج ارز EUR/USD، یورو EURارز اول است و دلار آمریکا USD ارز دوم است. زوج ارز نشان دهنده نرخ تبادل بین دو ارز است، به عبارت دیگر، تعداد واحدهای ارز دوم که برای یک واحد ارز اول لازم است. در هنگام خرید یک زوج ارز، تریدر به امید افزایش نرخ تبادل آن زوج ارز می‌پردازد و در صورت فروش، به امید کاهش نرخ تبادل آن زوج ارز عمل می‌کند.

اهرم یا لوریج :

اهرم یا لوریج Leverage :در معاملات فارکس به مفهوم استفاده از سرمایه‌گذاری اضافی یا امکان افزایش سرمایه اصلی برای انجام معاملات اشاره دارد. به عبارت دیگر، اهرم به توانایی تریدرها برای انجام معاملات با مقدار سرمایه بیشتر از مقدار واقعی سرمایه آنها اشاره دارد. اهرم به صورت نسبی بیان می‌شود، به عنوان مثال یک اهرم ۱۰۰:۱ به معنی این است که تریدر می‌تواند معاملاتی با ارزش ۱۰۰ برابر سرمایه‌ی واقعی خود انجام دهد.

استفاده از اهرم می‌تواند به تریدرها امکان کسب سود بیشتر در معاملات فارکس را بدهد، اما همچنین می‌تواند ریسک‌های بیشتری نیز به همراه داشته باشد. بدین معنا که هر چه اهرم استفاده شده بیشتر باشد، ریسک معاملات نیز بیشتر می‌شود و احتمال زیان نیز افزایش می‌یابد. به همین دلیل، مدیریت ریسک و استفاده متعادل از اهرم در معاملات بسیار حیاتی است.

مفهوم لات:

در بازار فارکس، تغییرات قیمت‌ها به واحدی به نام “پیپ” اندازه‌گیری می‌شود. هر پیپ تغییرات کوچکی در نرخ ارز را نشان می‌دهد. اما یک پیپ می‌تواند به صورت دقیق یا به عنوان یک واحد بزرگ‌تر به نام “لات” استفاده شود. به عنوان مثال، در برخی از زوج‌های ارزی، یک پیپ معادل 10 لات است.

به عنوان مثال، اگر نرخ ارز یک زوج ارز از 1.2500 به 1.2501 تغییر کند، این به معنای افزایش یک پیپ (یا 10 لات) است. این تغییرات ریزه که به صورت معمول در نرخ‌های ارز رخ می‌دهد، می‌تواند برای تریدرها اهمیت زیادی داشته باشد، به خصوص در استراتژی‌هایی که به تغییرات کوچک قیمتی وابسته‌اند.

مفهوم پیپ:

پیپ pip مخفف عبارت “Percentage in Point ” است و به اندازه کوچکترین تغییرات قیمتی در یک زوج ارز در بازار فارکس اشاره دارد. بیشترین زوج‌های ارزی تا چهار رقم اعشار نشان می‌دهند. به عنوان مثال، اگر قیمت یک زوج ارز از 1.2000 به 1.2001 برود، این به معنی افزایش یک پیپ است.

پیپ در هر زوج ارز مقدار متفاوتی دارد. برای بسیاری از زوج‌های ارزی، یک پیپ معادل با 0.0001 ارزش واقعی ارز است. اما برای برخی زوج‌های دیگر، مانند زوج‌های ارزی که شامل یک واحد پول محلی است، یک پیپ معادل با 0.01 ارزش واقعی ارز است.

به عنوان مثال، در زوج ارز EUR/USD، اگر قیمت از 1.2000 به 1.2001 برود، این به معنی افزایش یک پیپ است. اما در زوج ارز USD/JPY، اگر قیمت از 109.50 به 109.51 برود، همچنان این نیز به معنی افزایش یک پیپ است.

اسپرد :

اسپرد (Spread) به تفاوت بین قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) یک زوج ارز در بازار فارکس اطلاق می‌شود. به طور ساده، اسپرد میزان هزینه‌یی است که تریدر باید بپردازد تا یک معامله را در بازار فارکس انجام دهد.

– قیمت خرید (Bid) قیمتی است که تریدر می‌تواند ارز را به آن قیمت بفروشد.

– قیمت فروش (Ask)قیمتی است که تریدر می‌تواند ارز را به آن قیمت بخرد.

به عنوان مثال، اگر قیمت خرید یک زوج ارز EUR/USD 1.2000 باشد و قیمت فروش آن 1.2002 باشد، اسپرد برابر با 2 پیپ است (1.2002 – 1.2000).

اسپرد می‌تواند متغیر یا ثابت باشد و برای هر زوج ارز و هر بروکر ممکن است متفاوت باشد. این مهم است زیرا اسپرد تاثیر مستقیمی بر هزینه و سود معاملات دارد، بنابراین انتخاب یک بروکر با اسپرد مناسب می‌تواند برای تریدرها حائز اهمیت باشد.

اسکلپ :

اسکالپ (Scalp) به یک معامله سریع و کوتاه مدت در بازار فارکس اشاره دارد. این استراتژی معمولاً توسط تریدرها برای بهره‌گیری از تغییرات کوچک و فوری در قیمت‌ها و ایجاد سود در زمان‌های کوتاه مدت استفاده می‌شود. تریدرها در این استراتژی به دنبال گرفتن سود از تغییرات کوچک قیمتی در زمان‌های کوتاه مدت مانند چند ثانیه یا چند دقیقه هستند. به عنوان مثال، یک تریدر ممکن است به زمانی که قیمت به سرعت بالا و پایین حرکت می‌کند، وارد یا خارج از یک معامله بشود تا سود از تغییرات کوچک در قیمت کسب کند. این استراتژی نیازمند شناخت دقیقی از بازار، سریعترین اجرای ممکن و مدیریت دقیق ریسک است.

سیگنال :

سیگنال در بازار فارکس به نشانه‌ها یا اطلاعاتی اشاره دارد که به تریدرها اطلاعاتی راجع به زمان و قیمت مناسب برای ورود یا خروج از یک معامله می‌دهد. این اطلاعات ممکن است از تحلیل فنی، تحلیل بنیادی یا رویدادهای بازار به دست آمده باشند. تریدرها از این سیگنال‌ها برای تصمیم‌گیری درباره معاملات خود استفاده می‌کنند. سیگنال‌ها ممکن است از منابع مختلفی مانند سیستم‌های خودکار، تجزیه و تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی، یا حتی از تیپ‌های دیگری از تریدرها و اندیکاتورها بیاید.

حد ضرر و حد سود:

حد سود Take Profit)) و حد ضرر Stop Loss)) دو نوع از سفارشات معمول در معاملات فارکس هستند که به تریدرها کمک می‌کنند تا مدیریت ریسک و سود خود را کنترل کنند:

  1. حد سود (Take Profit)حد سود یا TP، نقطه‌ای است که تریدر مشخص می‌کند که می‌خواهد معامله اش به سود بسته شود. به عبارت دیگر، این سطح قیمتی است که تریدر تصمیم می‌گیرد معامله را بسته کند و سود را بگیرد.
  2. حد ضرر (Stop Loss)حد ضرر یا SL، نقطه‌ای است که تریدر تعیین می‌کند که معامله اش بسته شود اگر قیمت در جهت معکوس حرکت کرد. این برای محافظت از سرمایه تریدر در صورتی که بازار به سمتی حرکت کند که مخالف تصوراتش باشد.

استفاده از حد سود و ضرر برای مدیریت ریسک و سود معاملات بسیار مهم است و تریدرها باید این دو را با دقت و با توجه به شرایط بازار مورد استفاده قرار دهند.

بالانس :

بالانس Balance))  در معاملات فارکس به موجودی کل حساب معاملاتی تریدر اشاره دارد. به عبارت دیگر، بالانس نشان‌دهنده میزان پول واقعی در حساب تریدر است، شامل سرمایه اولیه و سود یا زیان‌های تا آن لحظه معاملاتی. بالانس توسط تمامی معاملات انجام شده تریدر تاکنون تعیین می‌شود.

به عنوان مثال، اگر یک تریدر با سرمایه اولیه ۱۰,۰۰۰ دلار شروع کرده و سپس سود ۲,۰۰۰ دلاری را در چند معامله جدید به دست آورد، بالانس حساب او به ۱۲,۰۰۰ دلار افزایش می‌یابد. اگر او در چند معامله بعدی زیان بدهد و ۳,۰۰۰ دلار از سرمایه خود را از دست دهد، بالانس حساب او به ۹,۰۰۰ دلار کاهش می‌یابد.

بالانس معمولاً در زمان ورود به حساب معاملاتی، خروجی صفحه نمایش یا روزانه در معاملاتی که انجام شده، نمایش داده می‌شود و ممکن است در طول روز یا دوره‌های زمانی دیگر نیز تغییر کند.

اکوئیتی:

اکوئیتی Equity)) در معاملات فارکس به میزان پول واقعی در حساب تریدر اشاره دارد. این میزان شامل سرمایه اولیه، سودها و زیان‌های تاکنون معاملاتی تریدر است. به عبارت دیگر، اکوئیتیتی نشان‌دهنده ارزش کلی حساب تریدر است.

تفاوت اصلی بین بالانس و اکوئیتی این است که اکوئیتی شامل سودها و زیان‌های تاکنون معاملاتی تریدر نیز می‌شود، در حالی که بالانس تنها موجودی کل حساب را نشان می‌دهد بدون در نظر گرفتن سود و زیان. به عبارت دیگر، اکوئیتیتی بالانس همراه با سودها و زیان‌های معاملاتی فعلی تریدر را نشان می‌دهد.

اکوئیتیتی می‌تواند در طول زمان تغییر کند و ممکن است در نتیجه معاملات متوالی و تغییرات در بازار، افزایش یا کاهش یابد. این میزان معمولاً به صورت زنده در پلتفرم معاملاتی نمایش داده می‌شود و برای مدیریت ریسک و انجام تصمیم‌های معاملاتی اهمیت دارد.

مارجین:

مارجین در معاملات فارکس به میزان پولی اشاره دارد که برای انجام یک معامله نیاز است تا تریدر موجود داشته باشد. این مبلغ به عنوان تضمین برای بروکر می‌باشد و نشان دهنده سطح سرمایه‌گذاری تریدر است.

  1. مارجین اولیه (Initial Margin)مبلغی که برای ورود به یک معامله لازم است و به عنوان سرمایه یا تضمین برای بروکر قرار می‌گیرد. این مبلغ بر اساس نوع حساب و زوج ارزی که معامله می‌شود، متغیر است.
  2. مارجین حاکم (Maintenance Margin)حداقل میزان پولی که باید در حساب باقی بماند تا اجازه داده شود که معاملات باز بماند. اگر مارجین حاکم به سطح خاصی برسد، ممکن است بروکر به تریدر اطلاع دهد تا سرمایه خود را تکمیل کند. در غیر این صورت، معاملات ممکن است به طور خودکار بسته شود.

مارجین نقش مهمی در مدیریت ریسک و امکان انجام معاملات بیشتر یا بزرگتر برای تریدران دارد، اما باید به دقت مدیریت شود زیرا ممکن است باعث افزایش ریسک و زیان شود.

فری مارجین:

ممکن است شما به مفهوم “فری مارجین” (Free Margin) در معاملات فارکس اشاره داشته باشید.

فری مارجین مقداری از سرمایه تریدر است که در دسترس برای انجام معاملات جدید است بعد از اینکه تمامی مارجین‌های معاملات فعلی کسر شده است. به طور ساده، فری مارجین برابر با اکوئیتی منهای مارجین مورد نیاز برای معاملات باز است.

برای مثال، اگر اکوئیتی حساب تریدر ۱۰,۰۰۰ دلار باشد و مارجین مورد نیاز برای یک معامله ۱,۰۰۰ دلار باشد، فری مارجین ۹,۰۰۰ دلار خواهد بود. این مبلغ نشان‌دهنده سرمایه‌ای است که تریدر می‌تواند برای معاملات جدید استفاده کند.

مدیریت فری مارجین بسیار مهم است، زیرا استفاده نادرست از آن می‌تواند منجر به خطرات مالی و زیان بیشتر شود. از طریق مدیریت مناسب ریسک و استفاده از مارجین با دقت، تریدر می‌تواند موفقیت بیشتری در معاملات فارکس داشته باشد.

مارجین لول:

ممکن است منظور شما از “مارجین لول” (Margin Level) میزان مارجین فعلی به اکوئیتی حساب تریدر باشد که به صورت درصدی بیان می‌شود. مارجین لول نشان‌دهندهٔ مقداری است که حساب تریدر برای انجام معاملات دیگر دارد.

مارجین لول برابر است با (اکوئیتی / مارجین استفاده شده) × 100.

– اکوئیتی: میزان پول واقعی در حساب.

– مارجین استفاده شده: میزان مارجینی که برای باز کردن معاملات فعلی استفاده شده است.

مارجین لول بسیار مهم است، زیرا زمانی که مارجین لول به سطح خاصی می‌رسد، معمولاً بروکر به تریدر اعلام می‌کند که باید سرمایه خود را تکمیل کند یا معاملات را ببندد تا از وارد شدن به موقعیت‌های خطرناک جلوگیری شود. منظور از مارجین لول مناسب این است که آن را در سطحی که ریسک معاملات قابل مدیریت است نگه داشت.

کال مارجین:

مفهوم “کال مارجین” (Margin Call) در معاملات فارکس به زمانی اشاره دارد که بروکر از تریدر خواسته می‌شود که سرمایه حساب خود را تکمیل کند. این درخواست عموماً زمانی صورت می‌گیرد که مارجین لول (Margin Level) حساب تریدر به سطح خاصی کاهش یابد که بیش از حد معینی از مارجین مورد نیاز برای باز کردن معاملات فعلی باشد.

زمانی که کال مارجین رخ می‌دهد، تریدر می‌تواند به دو راه حل رسیدگی کند:

۱. تکمیل مارجین (Margin Top-up) تریدر می‌تواند سرمایه حساب خود را تکمیل کند تا مارجین لول به سطح مطلوب برسد و بتواند معاملات خود را ادامه دهد.

۲. بستن معاملات (Close Positions) اگر تریدر نمی‌تواند سرمایه حساب خود را تکمیل کند، بروکر ممکن است برخی یا تمامی معاملات باز تریدر را به صورت خودکار ببندد تا از ورود به موقعیت‌های خطرناک جلوگیری شود.

کال مارجین اهمیت بسیاری در مدیریت ریسک دارد، زیرا ممکن است اگر به درستی مدیریت نشود، به افزایش زیان‌ها و حتی از دست دادن حساب تریدر منتهی شود.

استاپ اوت لول :

استاپ آوت لول (Stop Out Level) در معاملات فارکس به سطح مشخصی از مارجین لول (Margin Level)اشاره دارد که بروکر می‌تواند معاملات باز تریدر را به صورت خودکار ببندد. این سطح معمولاً به عنوان حداقل مارجین لول مجاز تعیین می‌شود که تریدر می‌تواند در حساب خود داشته باشد.

زمانی که مارجین لول تریدر به سطح استاپ آوت لول می‌رسد، بروکر ممکن است برخی یا تمامی معاملات باز تریدر را به صورت خودکار ببندد تا از ورود به موقعیت‌های خطرناک جلوگیری شود. این اقدام معمولاً با هدف حفظ سرمایه و جلوگیری از وارد شدن به وضعیت بدهی بیشتر صورت می‌گیرد.

مقدار استاپ آوت لول معمولاً توسط بروکر تعیین می‌شود و ممکن است بین بروکرها متفاوت باشد. برای بسیاری از بروکرها، استاپ آوت لول معمولاً در حدود ۲۰% تا ۵۰% از مارجین لول می‌باشد، اما ممکن است این مقدار بسته به شرایط خاص هر بروکر متغیر باشد.

هجینگ :

هجینگ معاملات (Trading Hedges) به روش‌هایی اطلاق می‌شود که توسط تریدرها برای مدیریت ریسک در معاملات استفاده می‌شود. این روش‌ها معمولاً شامل اخذ موقعیت‌های متعدد در بازار است که در یک زوج ارز یا دیگر ابزارهای مالی مختلف متقابل باشند. هدف از هجینگ معاملات معمولاً کاهش ریسک و تعادل درآمدهای و خطرات مرتبط با معاملات است.

یک مثال از هجینگ معاملات می‌تواند شامل اخذ موقعیت خرید و فروش در یک زوج ارز باشد. به عنوان مثال، یک تریدر ممکن است یک معامله خرید بلند مدت در یک زوج ارز انجام دهد، اما همزمان با این معامله، یک معامله فروش کوتاه مدت را نیز ایجاد کند تا از تغییرات نوسانات کوتاه مدت در بازار بهره‌برداری کند. این اقدام می‌تواند به تعادل موقعیت‌های بازار و کاهش ریسک کلی تریدر کمک کند.

سواپ:

سواپ (Swap) در معاملات فارکس به مبادله بهره یا کاهش بین دو طرف معامله در زمان انتقال موقعیت‌های بازار مربوطه اشاره دارد. این مبادله معمولاً برای حفظ موقعیت بازار برای مدت زمان بیشتر انجام می‌شود.

سواپ معمولاً شامل پرداخت یا دریافت بهره‌ای است که به عنوان تفاوت نرخ بهره ارزی بین دو جریان پولی در معامله انجام می‌شود. این نرخ بهره معمولاً توسط بانک مرکزی کشور مربوطه تعیین می‌شود و ممکن است بین کشورها متفاوت باشد.

دلایلی که سواپ در معاملات فارکس استفاده می‌شود عبارتند از:

  1. تفاوت در نرخ بهره بین دو اقتصاد.
  2. نیاز به حفظ موقعیت بازار برای مدت زمان بیشتر.
  3. مدیریت ریسک و سودآوری.

سواپ ممکن است به عنوان یک عامل مهم در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی و مدیریت ریسک در معاملات فارکس مورد استفاده قرار گیرد.

بونوس :

بونوس در معاملات فارکس به پاداش‌هایی اشاره دارد که بروکرها به تریدرها ارائه می‌دهند. این پاداش‌ها معمولاً به صورت مبلغ پولی یا امکانات دیگر مانند معافیت از کارمزدها یا افزایش سرمایه ارائه می‌شود. هدف اصلی ارائه بونوس‌ها تشویق تریدرها به باز کردن حساب و انجام معاملات بیشتر با بروکر است.

بونوس‌ها ممکن است شرایط و محدودیت‌های خاصی داشته باشند که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. برخی از شرایط معمول شامل موارد زیر می‌شود:

  1. *حجم معاملات*: برای دریافت بونوس، ممکن است نیاز باشد حجم معاملاتی خاصی انجام داده شود.
  2. *زمان معاملات*: برخی بونوس‌ها به زمان محدودی محدود شده اند و باید در زمان معینی انجام شوند.
  3. *شرایط ریسک*: ممکن است بونوس‌ها به شرایط خاصی مرتبط با ریسک و مدیریت حساب تحت پوشش قرار گیرند.

همچنین، مهم است که قبل از قبول یک بونوس، تریدرها شرایط و محدودیت‌های مرتبط با آن را به دقت مورد بررسی قرار دهند و اطمینان حاصل کنند که با این شرایط موافق هستند و می‌توانند آن‌ها را برآورده کنند.

کپی ترید :

کپی ترید یا کپی ترید (Copy Trading)یک روش در معاملات فارکس و دیگر بازارهای مالی است که به تریدران اجازه می‌دهد معاملات دیگران را کپی کنند. در این روش، تریدران می‌توانند به صورت اتوماتیک معاملات دیگران را کپی کنند، بدون نیاز به تجربه یا دانش قبلی در معاملات.

این فرآیند معمولاً توسط بروکرهایی که پلتفرم‌های معاملاتی را ارائه می‌دهند فراهم می‌شود، و تریدران می‌توانند از طریق پلتفرم بروکر، تریدرهای دیگر را بر اساس عملکرد، سابقه معاملات و سبک معاملاتی انتخاب کنند تا معاملات آن‌ها را کپی کنند.

از مزایای کپی ترید می‌توان به امکان دسترسی به تجربه تریدران ماهر، صرفه‌جویی در زمان و تلاش برای آموختن معاملات موفق اشاره کرد. با این حال، باید توجه داشت که معاملات در بازار مالی همیشه ریسک‌هایی دارند و عملکرد گذشته هیچ گونه تضمینی برای عملکرد آینده ندارد. همچنین، باید به دقت معیارها و شرایط مرتبط با کپی ترید را مورد بررسی قرار داد و تصمیم‌گیری منطقی برای شرکت در این فعالیت انجام داد.

حساب دمو و حساب ریل :

حساب دمو و حساب ریل (حساب واقعی) دو نوع حساب است که توسط بروکرهای فارکس ارائه می‌شود:

  1. *حساب دمو (Demo Account) حساب دمو یک حساب مجازی است که با موجودی و پول مجازی ارائه می‌شود. تریدران می‌توانند با استفاده از حساب دمو، معاملات را در شرایط بازار واقعی انجام دهند، اما بدون ریسک از دست دادن سرمایه واقعی. این حساب معمولاً برای آموزش، تست استراتژی‌های معاملاتی و آشنایی با پلتفرم معاملاتی استفاده می‌شود.
  2. *حساب ریل (Real Account)حساب ریل یک حساب واقعی است که با سرمایه واقعی تریدر افتتاح می‌شود و معاملات واقعی با استفاده از پول واقعی انجام می‌شود. این نوع حساب برای کسب و کار و سودآوری واقعی استفاده می‌شود و هر گونه سود و زیان به صورت واقعی برای تریدر ایجاد می‌شود.

توجه داشته باشید که هر دو نوع حساب دارای مزایا و معایب خود هستند و قبل از انتخاب هر کدام، تریدران باید اهداف و نیازهای خود را در نظر بگیرند و تصمیمی را که با آن مطابقت دارد، بگیرند.

اسلیپیج:

اسلیپیج (Slippage) به تفاوتی اشاره دارد که بین قیمت مورد انتظار برای وارد شدن به یک معامله و قیمت واقعی اجرای آن معامله وجود دارد. به عبارت دیگر، اسلیپیج زمانی رخ می‌دهد که در موقعیت باز شدن یا بستن یک معامله، قیمت واقعی معامله از قیمت مورد انتظار تریدر متفاوت است.

عواملی مانند لیکوئیدیته کم، ولتیلیته بالا، وضعیت بازار و حجم معاملات می‌توانند باعث ایجاد اسلیپیج شوند. این امر ممکن است به تریدران زمانی که قیمت‌ها در حال تغییر سریع هستند، به ویژه در زمان اعلام اخبار مهم یا در زمان باز شدن بازار، اتفاق بیفتد.

اسلیپیج می‌تواند موجب ایجاد تفاوت‌هایی در سود و زیان معاملاتی شود و باید در مدیریت ریسک‌ها و استراتژی‌های معاملاتی تریدران در نظر گرفته شود.

زوج ارز های اصلی فارکس:

زوج‌های ارزی اصلی (Major Currency Pairs) در بازار فارکس به زوج‌هایی اشاره دارند که شامل دلار آمریکا (USD) و یکی از ارزهای دیگری هستند که ارزش بالایی در بازار جهانی دارند. این زوج‌ها به عنوان پرلیکترین و پرمعامله‌ترین زوج‌ها در بازار فارکس شناخته می‌شوند و معمولاً حجم معاملات بالایی دارند. برخی از معروف‌ترین زوج‌های ارزی اصلی عبارتند از:

  1. EUR/USD (Euro/US Dollar)
  2. USD/JPY (US Dollar/Japanese Yen)
  3. GBP/USD (British Pound/US Dollar)
  4. USD/CHF (US Dollar/Swiss Franc)
  5. AUD/USD (Australian Dollar/US Dollar)
  6. USD/CAD (US Dollar/Canadian Dollar)
  7. NZD/USD (New Zealand Dollar/US Dollar)

این زوج‌ها به دلیل ارتباطات اقتصادی، تجاری و مالی قوی بین کشورها، پرطرفداری و پرمعامله‌ترین زوج‌های فارکس هستند. همچنین، این زوج‌ها دارای لیکوئیدیته بالا و تغییرات قیمتی قابل توجهی هستند که برای تریدران مزیت‌هایی مانند انعطاف پذیری و فرصت‌های معاملاتی بیشتری ایجاد می‌کند.

بک تست :

بک‌تست (Backtesting) یک روش مهم در معاملات مالی، از جمله در بازار فارکس، است که با استفاده از داده‌های سابقه، عملکرد یک استراتژی معاملاتی را در شرایط بازار گذشته ارزیابی می‌کند. این فرآیند به تریدران امکان می‌دهد تا استراتژی‌های خود را بر اساس داده‌های تاریخی آزمایش کرده و عملکرد آن‌ها را به صورت کمی و کیفی ارزیابی کنند.

مزایای بک‌تست شامل:

  1. ارزیابی دقیق و صریح عملکرد استراتژی‌های معاملاتی در شرایط بازار گذشته.
  2. شناسایی نقاط قوت و ضعف استراتژی‌های معاملاتی و بهبود آن‌ها.
  3. ایجاد اطمینان در تریدران در مورد عملکرد استراتژی‌های خود در زمان‌های گذشته و پیش‌بینی عملکرد آن‌ها در آینده.

هرچند بک‌تست می‌تواند به تریدران در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی کمک کند، اما باید توجه داشت که عملکرد در گذشته نمایانگر عملکرد آینده نیست و شرایط بازار در زمان‌های مختلف ممکن است متفاوت باشند. بنابراین، بک‌تست باید با دقت و با در نظر گرفتن محدودیت‌ها و فرضیات منطقی انجام شود.

پندینگ اردر:

پندینگ اوردر (Pending Order) در معاملات فارکس به یک نوع دستور خرید یا فروش اشاره دارد که در بازار به موقعیت قرار نگرفته است، بلکه به تریدر اجازه می‌دهد تا معامله‌ای در آینده با شرایط خاص انجام دهد. این اوردرها به تریدران امکان می‌دهند تا به صورت اتوماتیک معاملات خود را با استفاده از قیمت‌های خاصی که آنها انتخاب می‌کنند، اجرا کنند.

انواع اصلی پندینگ اوردر شامل موارد زیر است:

  1. Buy Limit یک دستور خرید که در قیمتی پایین‌تر از قیمت کنونی بازار اجرا می‌شود.
  2. Sell Limit یک دستور فروش که در قیمتی بالاتر از قیمت کنونی بازار اجرا می‌شود.
  3. Buy Stop یک دستور خرید که در قیمتی بالاتر از قیمت کنونی بازار اجرا می‌شود.
  4. Sell Stop یک دستور فروش که در قیمتی پایین‌تر از قیمت کنونی بازار اجرا می‌شود.

پندینگ اوردرها برای مدیریت ریسک، ورود به معاملات با تصمیمات محدود پیش‌رو و انتظار تأیید سطح قیمتی مورد نظر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

دراوداون:

“دراداون” (Drawdown) به میزان کاهش سرمایه یا سودهای کسب شده در یک حساب معاملاتی اشاره دارد. در دنیای معاملات مالی، دراداون نشان‌دهنده حساسیت سرمایه به تغییرات ناگهانی در بازار است.

دراداون ممکن است به دو صورت ارائه شود:

  1. *دراداون مطلق*: که به میزان مستقیم سرمایه کاهش یافته اشاره دارد، به عبارت دیگر، میزان کاهش از بیشترین ارزش سرمایه.
  2. *دراداون نسبی*: که به نسبت درصدی از بیشترین ارزش سرمایه اشاره دارد. به عنوان مثال، اگر یک حساب با ارزش بیشترین 100،000 دلار و دراداون نسبی آن 10٪ باشد، این بدان معناست که سرمایه 10،000 دلار کاهش یافته است.

مطلوبیت دراداون کم است زیرا نشان‌دهنده ریسک بالا و ناتوانی در مدیریت سرمایه است. به طور کلی، تریدران تلاش می‌کنند دراداون خود را کاهش دهند و معاملات خود را با استفاده از استراتژی‌های مدیریت ریسک مناسب مدیریت کنند تا از احتمال ضررهای بزرگ کاسته شود.

شاخص داو جونز:

شاخص داو جونز (Dow Jones Industrial Average)یا به اختصار “داو” یکی از معروف‌ترین شاخص‌های بورسی در جهان است. این شاخص، معمولاً به عنوان یک معیار اصلی برای عملکرد بازار سرمایه آمریکا شناخته می‌شود. نام “داو” از نام بنیان‌گذار این شاخص، چارلز هنری داو، می‌آید.

داو جونز شامل 30 شرکت بزرگ صنعتی آمریکا است که نماینده‌ای از صنایع مختلف مانند فناوری، مالی، صنایع پایه، خودروسازی و انرژی هستند. این شاخص با توجه به عملکرد این شرکت‌ها، تغییرات بازار سرمایه آمریکا را نمایش می‌دهد.

از آنجا که داو جونز تنها شامل 30 شرکت است و فقط معیاری از بازار سرمایه آمریکا را نمایش می‌دهد، بسیاری از تحلیلگران از شاخص S&P 500 به عنوان یکتا ترین معیار برای عملکرد بازار سرمایه آمریکا استفاده می‌کنند، زیرا این شاخص شامل بیش از 500 شرکت است و نمایانگرتری وسیعی از بازار را ارائه می‌دهد.

شاخص ایندکس:

شاخص ایندکس (Index)یک معیار یا مؤشر است که عملکرد یک گروه از دارایی‌ها، صنایع یا بازارهای مختلف را نشان می‌دهد. این معیارها معمولاً توسط سازمان‌های مالی یا بورس‌ها ایجاد می‌شوند تا تغییرات در بازار سرمایه یا صنعت را مشخص کنند.

شاخص‌های ایندکس می‌توانند برای معیارگذاری عملکرد بازار سرمایه، صنعت‌های مختلف، کشورها، مناطق جغرافیایی یا حتی استراتژی‌های معاملاتی استفاده شوند. برخی از معروف‌ترین شاخص‌های ایندکس شامل:

  1. شاخصS&P 500 : که 500 شرکت بزرگ ایالات متحده را شامل می‌شود و به عنوان یک معیار اصلی برای عملکرد بازار سرمایه آمریکا شناخته می‌شود.
  2. شاخص داو جونز Dow Jones Industrial Average : که 30 شرکت بزرگ صنعتی آمریکا را شامل می‌شود و عملکرد بازار سرمایه آمریکا را نمایش می‌دهد.
  3. شاخص Nasdaq Composite: که شامل شرکت‌های فناوری و اطلاعاتی برتر است و نماینده بازار فناوری آمریکا است.
  4. شاخص FTSE 100: که شامل 100 شرکت برتر بازار سهام لندن است و عملکرد بازار سرمایه انگلستان را نشان می‌دهد.

این شاخص‌ها مهمترین معیارهایی هستند که توسط سرمایه‌گذاران و تحلیلگران برای بررسی و تحلیل بازار سرمایه و صنعت‌های مختلف استفاده می‌شوند.

شاخص اس ان پی:

شاخص S&P 500 یکی از مهمترین و پرمعنی‌ترین شاخص‌های بازار سرمایه است که توسط شرکت استاندارد اند پورز (Standard & Poor’s) ایجاد شده است. این شاخص شامل 500 شرکت بزرگ و معتبر ایالات متحده است که در بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) یا بورس ناسداک (NASDAQ) معامله می‌شوند.

شاخص S&P 500 به عنوان یک معیار معتبر برای عملکرد بازار سهام آمریکا محسوب می‌شود. این شاخص معمولاً به عنوان یک نماینده اصلی از عملکرد اقتصادی و مالی کل کشور استفاده می‌شود و تغییرات آن نشانگر روند عمومی بازار سهام آمریکا می‌باشد.

ترکیب شرکت‌های موجود در شاخص S&P 500 از صنایع مختلف اقتصادی مانند فناوری، سلامت، مالی، مصرفی، صنعت و انرژی است، که نماینده‌ی گستردگی و تنوع اقتصادی آمریکا است. این شاخص بر اساس ارزش بازاری شرکت‌ها تنظیم می‌شود، به این معنا که شرکت‌های با ارزش بازاری بزرگتر در شاخص نیز وزن بیشتری دارند.

شاخص دلار:

شاخص دلار معمولا به معنای یک معیار یا شاخصی است که عملکرد ارز دلار آمریکا نسبت به سایر ارزها را نشان می‌دهد. این شاخص ممکن است به صورت مستقیم محاسبه شود یا از طریق مقایسه ارز دلار با سایر ارزها به دست آید.

یکی از مهمترین شاخص‌های دلار، شاخص دلار آمریکا (US Dollar Index) است که عمده‌ترین و تاثیرگذارترین ارز دنیا یعنی دلار آمریکا را نسبت به یک سبد از ارزهای دیگر مانند یورو، یین ژاپنی، پوند بریتانیا و سوئیس فرانک می‌سنجد. این شاخص بر اساس قیمت ارزها در بازار فارکس محاسبه می‌شود و معمولاً به عنوان یک مؤشر از عملکرد دلار آمریکا در بازار جهانی استفاده می‌شود.

عواملی مانند سیاست‌های پولی، رویدادهای اقتصادی و سیاسی، نرخ فائود، وضعیت اقتصادی و دیگر عوامل اقتصادی و مالی می‌توانند بر عملکرد دلار در بازار جهانی و در نتیجه بر شاخص دلار تأثیرگذار باشند.

وال استریت:

“وال استریت” (Wall Street) اصطلاحی است که به منطقه مالی و معاملاتی مرکزی نیویورک اشاره دارد. این منطقه معمولاً به خیابان وال استریت و مناطق اطراف آن در منهتن اطلاق می‌شود که مرکز فعالیت بسیاری از بانک‌ها، موسسات مالی، بورس‌ها، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و معاملاتی است.

وال استریت به عنوان یکی از معروف‌ترین مناطق مالی جهان شناخته می‌شود و به دلیل حضور بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) و شرکت‌های مالی بزرگ مانند بانک‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، و شرکت‌های معاملاتی معروف، به عنوان قلب مالی ایالات متحده و بازارهای مالی جهانی شناخته می‌شود.

وال استریت نقطه تمرکز بسیاری از معاملات سهام، اوراق بهادار، ارزها، سیاست‌های پولی، و محصولات مالی دیگر است و تأثیر بسزایی بر بازارهای مالی و اقتصادی جهان دارد.

سیمبل یا نماد :

در زبان مالی و معاملاتی، “سیمبل” یا “نماد” (Symbol) به یک کد یا علامت خاص اشاره دارد که برای شناسایی یک دارایی مالی مانند سهام، ارز، طلا، و سایر محصولات مالی استفاده می‌شود. این سیمبل‌ها معمولاً توسط بورس‌ها یا سازمان‌های مالی ایجاد می‌شوند و به هر دارایی مخصوص یک کد یا نماد اختصاص داده می‌شود.

برای مثال:

  1. *سیمبل سهام*: برای هر شرکت که در بورس سهام معامله می‌شود، یک سیمبل یا نماد خاص و یکتا وجود دارد. مثلاً برای شرکت آپل، سیمبل آن در بورس ناسداک AAPL است.
  2. *سیمبل ارز*: برای هر جفت ارز در بازار فارکس، یک سیمبل وجود دارد. مثلاً EUR/USD یا GBP/JPY.
  3. *سیمبل محصولات مالی*: مثلاً برای نماد طلا در بورس نیویورک، سیمبل GOLD است.

این سیمبل‌ها و نمادها برای امکان شناسایی سریع دارایی‌ها و انجام معاملات به صورت دقیق و موثر بسیار اهمیت دارند.

اسک و بید پرایس :

“بید” (Bid) و “اسک” (Ask) دو مفهوم اساسی در معاملات مالی، به ویژه در بازار فارکس، سهام و سایر بازارهای مالی هستند.

  1. *بید (Bid) قیمتی است که خریداران آماده به پرداخت آن هستند. به عبارت دیگر، این قیمت نقطه‌یی است که خریداران می‌خواهند ارز یا دارایی مورد نظر را خریداری کنند.
  2. *اسک (Ask) قیمتی است که فروشندگان آماده به فروش دارایی یا ارز به آن هستند. این قیمت نشان‌دهنده‌ی هزینه‌ای است که برای خرید ارز یا دارایی مورد نظر باید پرداخت شود.

بین قیمت بید و اسک تفاوتی به نام “اسپرد” (Spread) وجود دارد که معمولاً به عنوان هزینه‌ی معامله برای تریدران اعمال می‌شود. این تفاوت به عنوان سود برای بروکر یا صرافی که معامله را انجام می‌دهد، محاسبه می‌شود.

به طور خلاصه، بید و اسک دو طرف اصلی هر معامله مالی هستند که نقش اساسی در تعیین قیمت و انجام معاملات دارند.

ریسک و ریوارد:

“ریسک” و “ریوارد” دو مفهوم مهم در معاملات مالی و سرمایه‌گذاری هستند که در ارتباط با هم قرار دارند:

  1. *ریسک (Risk) ریسک به میزان عدم قطعیت یا احتمالاتی که با انجام یک سرمایه‌گذاری یا معامله مالی همراه است، اشاره دارد. در واقع، ریسک نشان‌دهنده‌ی احتمال از دست دادن سرمایه یا برخورد با ضرر است. عواملی مانند نوسانات بازار، عدم پیش‌بینی تغییرات قیمت، وضعیت اقتصادی و سیاسی، و خصوصیات خاص هر سرمایه‌گذاری می‌تواند ریسک را تحت تأثیر قرار دهد.
  2. *ریوارد (Reward) ریوارد به بازدهی یا سودی که از یک سرمایه‌گذاری یا معامله مالی انتظار می‌رود، اشاره دارد. این مفهوم نشان‌دهنده‌ی فرصتی است که سرمایه‌گذار برای کسب سود و بهبود وضعیت مالی خود دارد.

بازارهای مالی به طور کلی این اصل را دنبال می‌کنند که معاملات با ریسک بالاتر معمولاً به همراه ریوارد بالاتری همراه هستند، به عبارت دیگر، برخورد با ریسک بیشتر می‌تواند به بازدهی بیشتری منجر شود، اما در عین حال، ممکن است منجر به ضرر یا از دست دادن سرمایه شود. مدیریت ریسک به عنوان یکی از مهم‌ترین استراتژی‌ها در معاملات مالی برای کاهش احتمالات از دست دادن سرمایه استفاده می‌شود.

بازار خرسی و گاوی:

“بازار خرسی” و “بازار گاوی” اصطلاحاتی هستند که در زبان معاملات مالی استفاده می‌شوند و به وضعیت و روند بازار ارجاع دارند:

  1. *بازار خرسی (Bear Market) در بازار خرسی، قیمت‌ها به طور معمول به شدت کاهش پیدا می‌کنند. این اصطلاح به دوره‌ای اشاره دارد که سهم‌ها، بازارهای مالی یا کل اقتصاد به طور کلی در حال نزول است. بازار خرسی معمولاً با افزایش ریسک، ناامیدی سرمایه‌گذاران و کاهش اعتماد عمومی به بازارها همراه است.
  2. *بازار گاوی (Bull Market) در مقابل، در بازار گاوی، قیمت‌ها به طور معمول به شدت افزایش می‌یابند. در این دوره، ارزش سهم‌ها و دیگر دارایی‌ها به طور مداوم افزایش می‌یابد. این بازار معمولاً با روحیه بلند و افزایش اعتماد به بازارها همراه است.

این دو اصطلاح به عنوان توصیفی از روند کلی بازار استفاده می‌شوند و می‌توانند در مورد بازارهای مالی مختلف مانند بازار سهام، بازار ارز، و بازار سرمایه‌گذاری مورد استفاده قرار بگیرند.

ریسک فری:

“ریسک فری” یا “ریسک بدون‌ریسک” اصطلاحی است که معمولاً در مواردی مطرح می‌شود که یک شخص یا سازمان بدون درگیر شدن با ریسک‌های معامله، به دست آوردن سود یا بهره‌مندی از یک فرصت را به همراه دارد. به عبارت دیگر، این اصطلاح به معاملات یا فرصت‌هایی اشاره دارد که بدون افزایش قابل توجه ریسک، به سود و بازدهی مناسبی منجر می‌شوند.

یک مثال ساده از ریسک فری ممکن است در مواردی باشد که یک شرکت فرصتی را برای گسترش فعالیت‌های خود در بازار جدید پیدا کند، اما این گسترش به همراه ریسک‌های مالی و عملیاتی زیادی نیایشد. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است با افزایش خطوط تولید یا ورود به بازارهای جدید، سوددهی خود را بدون افزایش قابل توجه ریسک، افزایش دهد.

در معاملات مالی، ریسک فری ممکن است به معاملاتی اشاره داشته باشد که احتمال موفقیت بالایی دارند، اما همچنان ریسکی که به میزان قابل توجهی تأثیر منفی بر بازدهی یا سرمایه‌گذاری دارد، وجود ندارد.

مدیریت ریسک:

مدیریت ریسک در معامله، اهمیت بسیاری دارد زیرا هر معامله مالی، حتی زمانی که به نظر ممکن می‌آید کم ریسک باشد، احتمال داشتن ریسک‌های خاص خود را دارد. در واقع، هدف اصلی مدیریت ریسک در معاملات مالی، کاهش احتمالی از دست دادن سرمایه و حفظ سرمایه‌گذاری است. برای مدیریت ریسک در معامله، می‌توانید به روش‌های زیر توجه کنید:

  1. *تعیین حد ضرر*: تعیین یک حد ضرر معقول که در صورتی که معامله به طور معکوس پیش برود، شما را از ادامه معامله منصرف کند. این کمک می‌کند تا مقدار معامله را کنترل کنید و از احتمال دست دادن سرمایه جلوگیری کنید.
  2. *تنظیم حجم معامله*: استفاده از حجم معامله متناسب با سرمایه و سطح ریسک شما می‌تواند کمک کند تا به کاهش ریسک مرتبط با هر معامله بپردازید.
  3. *استفاده از سیگنال‌های تکنیکال*: استفاده از تحلیل تکنیکال و سیگنال‌های معاملاتی برای شناسایی نقاط ورود و خروج معاملات می‌تواند به شما کمک کند تا ریسک را مدیریت کنید.
  4. *تنوع در معاملات*: تنوع در معاملات به معنای انجام معاملات در بازارهای مختلف و با استفاده از ابزارهای مختلف مالی است. این کمک می‌کند تا ریسک را پراکنده کرده و به حفظ سرمایه کمک کند.
  5. *پیش‌بینی و مطالعه بازار*: مطالعه و تحلیل بازار قبل از ورود به هر معامله می‌تواند به شما کمک کند تا ریسک را کاهش دهید و تصمیمات موثرتری بگیرید.

کمیسیون:

کمیسیون در معاملات فارکس به صورت مستقیم به عنوان هزینه‌ای که بروکر برای ارائه خدمات معاملاتی به تریدرها دریافت می‌کند، مطرح نمی‌شود. در عوض، بروکرها اغلب از مدل کمیسیونی به نام “اسپرد” (Spread) استفاده می‌کنند.

اسپرد به تفاوت بین قیمت بید و قیمت اسک یک جفت ارز می‌گویند. به طور ساده‌تر، اسپرد هزینه‌ای است که تریدر به بروکر پرداخت می‌کند و بروکر این هزینه را از تفاوت قیمت خرید و فروش ارزها کسر می‌کند. بنابراین، معمولاً اسپرد به عنوان هزینه‌ی معاملاتی در نظر گرفته می‌شود و به جای کمیسیون به صورت مستقیم، از طریق اسپرد هزینه‌ی معاملاتی تریدران پوشش داده می‌شود.

هزینه اسپرد معمولاً به عنوان یک تعداد از پیپ‌ها یا نقاط محاسبه می‌شود و می‌تواند بین بروکرها متفاوت باشد. انتخاب بروکری که اسپرد مناسبی ارائه می‌دهد می‌تواند برای تریدرها موثر باشد، زیرا هزینه معاملاتی مستقیم را کاهش می‌دهد و اثر معاملات بر روی سود و زیان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

گپ قیمتی:

“گپ قیمتی” یک اصطلاح در معاملات مالی است که به فاصله زمانی بین دو قیمت متوالی یک دارایی یا ارز اشاره دارد. به عبارت دیگر، گپ قیمتی نشان‌دهنده‌ی تفاوت بین قیمت اخیر یک دارایی و قیمت قبلی آن در بازار می‌باشد.

مفهوم گپ قیمتی معمولاً در نمودارهای قیمتی، به ویژه در نمودارهای شمعی و میله‌ای، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این گپ‌ها می‌توانند به عنوان نقاط مهم در تحلیل تکنیکال معاملات مورد استفاده قرار بگیرند و نشان‌دهنده‌ی تغییرات قیمتی مهم در بازار باشند.

برای مثال، اگر قیمت ارزی یک دارایی در یک دقیقه خاص ۱۲۰۰ پیپ افزایش یافته و سپس در دقیقه بعد ۵۰۰ پیپ کاهش یابد، گپ قیمتی بین این دو قیمت ۷۰۰ پیپ خواهد بود. این می‌تواند به عنوان یک اطلاعات مهم برای تریدران در تحلیل تکنیکال و تصمیم‌گیری‌های معاملاتی مورد استفاده قرار گیرد.

آربیتراژ:

آربیتراژ به استفاده از اختلاف قیمت‌ها بین دو یا چند بازار یا دارایی مختلف برای کسب سود بدون ریسک در بازار مالی اطلاق می‌شود. این اصطلاح معمولاً به تکنیک‌های معاملاتی اشاره دارد که توسط تریدرها برای بهره‌برداری از اختلافات قیمتی در بازارها استفاده می‌شود.

معمولاً آربیتراژ به صورت زیر انجام می‌شود:

  1. شناسایی اختلافات قیمتی: تریدرها اختلافات قیمتی بین دو یا چند بازار یا دارایی مختلف را شناسایی می‌کنند.
  2. اجرای معاملات: با استفاده از این اختلافات قیمتی، تریدرها معاملات خرید و فروش را در بازارهای مختلف انجام می‌دهند تا از این اختلافات سود برده و آربیتراژ را انجام دهند.
  3. بدست آوردن سود: با بستن معاملات در زمان مناسب و بهره‌گیری از اختلافات قیمتی، تریدرها سود آربیتراژ را بدست می‌آورند.

آربیتراژ معمولاً به صورت خیلی سریع و با استفاده از فنون معاملاتی پیچیده انجام می‌شود و نیاز به سرعت عمل و دقت بالا دارد. این روش معمولاً برای کاهش ریسک و کسب سود بدون ریسک در بازارهای مالی استفاده می‌شود.

کانترکت سایز:

کانترکت سایز به حجم یا اندازه یک کانترکت معاملاتی در بازارهای مالی اشاره دارد. این اندازه توسط بورس یا صرافی مشخص می‌شود و نشان‌دهنده تعداد واحدهای استاندارد یا مقداری از دارایی مورد معامله در هر کانترکت است.

برای مثال:

– در بازار آتی، کانترکت سایز ممکن است به تعداد واحدهای استانداردی از دارایی مشخصی اشاره داشته باشد. مثلاً، در بازار آتی سهام، هر کانترکت ممکن است معادل 100 سهم یا واحد سهام یک شرکت باشد.

– در بازار فارکس، کانترکت سایز معمولاً به تعداد واحدهای استانداردی از ارز مشخصی اشاره دارد. به عنوان مثال، در قراردادهای آتی فارکس، هر کانترکت ممکن است معادل یک لات از ارز باشد.

– در بازارهای دیگر مانند بازارهای کالاها، محصولات فرابورسی، و غیره، کانترکت سایز به شکل مقداری از کالا مشخص می‌شود. به عنوان مثال، در بازار آتی نفت، هر کانترکت ممکن است به 1000 بشکه نفت معادل باشد.

کانترکت سایز مهمی در معاملات است، زیرا تعیین مقدار صحیح آن اهمیت زیادی برای مدیریت ریسک و انجام معاملات صحیح دارد.

اکسپرت چیست؟

عبارت Expert در زبان انگلیسی به معنی متخصص و شخص ماهر گفته می شود. شرکت Meta Quote که طراح نرم افزار معاملاتی متاتریدر4 و 5 در بازار فارکس بوده است، یک قابلیت برای معامله گران فراهم کرده است که به آنها اجازه می دهد که برنامه ها و روش های خود را به یک برنامه یا ربات تبدیل کنند تا به صورت اتوماتیک این روش ها را در بازار عملی کند.

به این ربات برنامه نویسی شده برای اجرای 24 ساعته روش های مختلف در بازار فارکس که کمک بسیار زیادی به تریدر ها کرده است،  برای کار با اکسپرت ها شما فقط لازم است که مقادیر قوانین و مقررات ورود و خروج به معامله را به این ربات ها بدهید و تصمیم های مربوطه را به اکسپرت بسپارید. البته باید برنامه های خود را به طور کامل در اکسپرت خود پیاده سازی کنید.

پست های مرتبط

سخنان بزرگان ترید:بخوانید و درس بگیرید

  وقتی قدم در مسیر پیشرفت و موفقیت در یک…

۲۹ بهمن ۱۴۰۳

استادی مدیریت ریسک در فارکس با این 18 تکنیک

فکر می‌کنید بزرگ‌ترین مشکل تریدرهای در بازارهای مالی مانند فارکس…

۲۸ بهمن ۱۴۰۳

10 خصوصیات تریدر موفق که باید داشته باشید

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که…

۲۷ بهمن ۱۴۰۳